خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: آگاهی از مسائل مرتبط با آن آمام بزرگوار، از جمله راز غیبت، در ارتقاء بینش مهدوی بسیار مؤثر خواهد بود . | |
به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین معنی غیبت این است که آن حضرت در درون جوامع بشرى زندگى نمى کند و در دسترس مردم نیست تا مانند دیگر انسانهاى عادى هر کس خواست او را ببیند و آشنا و بیگانه و دوست و دشمن آن حضرت را ملاقات کنند . دومین معناى غیبت این است که حضرت مهدى در میان همین جامعه و همین انسانها است اما به قدرت خدا هرگاه اراده کند از برابر دیدگان آنان غایب مى شود و دیدگان مردم او را نمى بینند . سومین معناى غیبت این است که آن حضرت در میان مردم و جامعه زندگى مى کنند و حتى بنا بر روایاتى افراد جامعه آن حضرت را رؤیت مى کنند در حالی که وى را نمى شناسند. آنچه بدیهى است و بنا بر احادیث ضرورى است اینکه معناى نخست بطور کلى و عمومى قابل پذیرش نیست. چه آنکه او ولى خدا و هادى و راهنماى حق خواهان است در نتیجه مى بایست به هنگام بروز ضرورتها و مصلحتها در جامعه مؤثر باشد، زیرا او براى انسان و هدایت او مأموریت یافته است. لذا آنچه از احادیث ائمه (ع) استفاده مى شود، آمیزه اى از معناى دوم و سوم است. هم هست ( براى مشتاقان سالک ) و هم نیست ( در نظر ظالمان و بد خواهان) . خداوند در قرآن مى فرماید "وجعلنا من بین أیدیهم سدا ومن خلفهم سدا فأغشیناهم فهم لا یبصرون" ، و ما در برابر آنان دیوارى کشیدیم و در پشت سرشان (نیز) دیوارى و بر دیدگانشان نیز پرده اى افکندیم تا نتوانند بنگرند و ببینند. فلسفه غیبت آنچه از منابع حدیثى و تاریخى به دست مى آید این است که خداوند در طول تاریخ بر سنتى استوار همیشه اصرار داشته است و در میان هر قوم و ملتى آن را به حرکت آورده و به گونه اى عینیت بخشیده است و آن پنهان سازى معلمان و مربیان راستین بشریت از دیده ها بوده است. از این قانون ژرف امت اسلام نیز استثنا نبوده و به غیبت آخرین امام خود گرفتار آمده است. حفظ جان امام هرگاه گروهى از شیعیان اطراف یکى از امامان معصوم (ع) گرد آمده، از خرمن علمش خوشه اى چیده اند، بر ستمگران زمان سخت آمده، آتش حسد و کینه آنها شعله ور شده، با تمام نیرو براى خاموش کردن آن مشعل هدایت همت گماشته اند. هنگامى که به روایات پیامبر و اهل بیت (ع) در مورد امام عصر مى نگریم، به این نکته تصریح شده است که حکمت غیبت طولانى آن وجود گرانمایه به فرمان خدا، صیانت از جان گرامى و حیات پر برکت او براى تحقق یافتن نویدها و بشارتهاست. چرا که ما مى دانیم دو رژیم سیاهکار عثمانى و عباسى و دیگر حکمرانان خودکامه اى که طى قرون و اعصار در کشورهاى اسلامى به ویژه خاورمیانه حکومت مى کردند، همواره تمامى تلاش و کوشش ارتجاعى خود را در راه از میان برداشتن آن مصلح بزرگ جهانى به کار گرفتند، به ویژه پس از دریافت این حقیقت که او طبق آیات و روایات همان اصلاحگر پر شکوهى است که پایه هاى قدرت ظالمانه آنان را به لرزه در خواهد آورد و کاخ بیداد ایشان را منهدم مى سازد و آنان را از تسلط ظالمانه بر سرنوشت بندگان خدا و سرزمین آنان باز خواهد داشت. بر اساس گزارش پایگاه امام مهدی(عج)، هجوم و پیگیرى در پیدا کردن مهدى ایجاب مى کرد تا براى نگهدارى جان باقیمانده سلسله امامت ، سلاله نبوت، و مصلح بزرگ بشریت اقدامى بس جدى به عمل آید. در امر غیبت امام دوازدهم و علل آن مسائل بسیارى وجود دارد. یکى از علتهاى ظاهرى و ملموس آن همین چگونگى و پیشامد بود که از سوى دشمنان طراحى شد و امر عظیم «غیبت» را در پى داشت. در احوالى که یاد شد ضمن مقارناتى زمینه ناپدیدى امام از نظرها فراهم آمد و دوازدهمین هادى، به فرمان الهى و به قدرت و حکمت خدائى از نظرها پنهان شد. قدرشناسى از دیگر راز و رمزهاى پیچیده نهان زیستى امام مهدى بازشناسى ارزش و اهمیت حضور امام معصوم در عرصه هاى مختلف جامعه بشرى است. چرا که قدر عافیت کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید، از این روست که بازگشت این نعمت به هنگام ظهور به خورشیدى که از کرانه غروب خود سر بر آورد، تشبیه شده است . و این بدان معناست که ناپدید شدن این خورشید هدایت نشأت گرفته از امور اجتماعى بسیارى است که یکى از مهمترین آنها بى توجهى و قدرنشناسى از مقام ولایت، امام معصوم زمان و کناره گیرى از دریاى بى کران دانش، حکمت و معارف او و روى آورى به مظاهر پوچى و تباهى است و بدین علت است که چنین گوهرى از کفها ربوده شده و تا هنگام خواهش صادقانه انسانها باز نمی گردد. آزمایش مردم امتحان و آزمایش یکى از حکمتهاى غیبت ولى زمان است که خود از سنتهاى الهی است. خداوند، بندگان خویش را با آزمایشهاى مختلفی به بوته امتحان مى سپارد، از این رو کسانى که به خدا و پیام آورش و هر آنچه آن حضرت در مورد حضرت مهدى آورده است ایمان بیاورند دیگر طولانی شدن غیبت آن گرانمایه از ثبات قدم و ایمان عمیق و تزلزل ناپذیر آنان نمى کاهد . تغییرات فرهنگى و روانى در دوران غیبت از جمله اسرار غیبت امام آن است که در دوران غیبت ملل جهان به تدریج براى ظهور آن مصلح حقیقى و سامان دهنده وضع بشر آمادگى علمى و اخلاقى و عملى می یابند، زیرا ظهور آن حضرت مانند ظهور پیامبران و دیگر حجتهاى خداوند نیست که بر پایه اسباب و علل عادى باشد، چرا که روش آن بزرگوار در رهبرى جهان مبنى بر حقایق، حکم به واقعیات، ترک تقیه و شدت در امر به معروف و نهى از منکر، مؤاخذه سخت از کارگزاران و صاحب منصبان، رسیدگى به کارهاى آنها است که انجام این امور نیاز به تکامل علوم ، معارف، رشد فکرى و اخلاقى بشر دارد، بطوری که زمینه عالمگیر شدن تعالیم اسلام و جهانى شدن حکومت قرآن فراهم باشد. بازشناسى مؤمن از کافر یکى دیگر از رازهاى غیبت امتحان مردم در مصائب و مشکلات زندگى است تا ظرفیت و یا تحمل هر کس بر خود آشکار شود که تا چه حد در راه دین، مذهب، آئین و کیش خود توان استقامت دارند تا بدین امتحان خوب و بد ممتاز شوند، با امتحان باید خوب از بد، کافر از مؤمن و منافق از مسلم و فاسق از عادل و زشت از زیبا جدا، ایمان مؤمنین محکم شود و شک و شبهه ای باقى نماند و حجت الهى بر خلق تمام شود. | |
در عصر اطلاعات است که قدرت به دانشگاه ها و مراکز آموزشی راه می یابد. در دنیای کنونی برگ برنده در دست کشوری است که بتواند به نحو مطلوب تری از عنصر رسانه، اطلاعات، دانایی و حق اطلاع بهره ببرد این مساله را بسیاری از کشورهای غربی درک کرده اند و از این وسیله برای پیشبرد اهداف خود بهره می برند.
عصر اطلاعات؛ زمینه ساز ظهور منجی
تفکر بشر همواره در دستیابی به ناشناخته ها حرکت کرده است. عصر ما نیز هر چند دچار آفتها و انحرافات فکری است، اما در مجموع فرصت شناخت بیشتری از جهان را نسبت به گذشته به ما می دهد، رشد و پیشرفت علوم یا کشف عرصه های جدید دانش در اغلب موارد همسو با آموزه های اعتقادی- دینی بوده است و انسانها از طریق پیشرفت علوم به عظمت الهی پی برده اند.
هر چند دانش بشری گسترده تر شده است، اما براساس آنچه در روایت ها آمده است ، علم در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) پیشرفت شگرفی خواهد داشت؛ به طوری که فهم و آگاهی انساها در این عصر افزایش می یابد، همچنین درحدیث دیگری امام صادق(ع) می فرمایند که علم 27 قسمت دارد که مردمان تنها به دو جزء آن پی برده اند و در زمان ظهور حضرت قائم(عج) 25 جزء دیگر نیز به دست آن حضرت تحقق خواهد یافت.(1)
انسانها در وضعیت ارتباطی
براساس روایات، جهان در زمان ظهور بی پرده است و همگان می توانند بدون حضور در کنار یکدیگر با هم در ارتباط باشن.
گسترش فناوری ارتباطی، انسانها را در وضعیت ارتباطی جدیدی قرار داده و موجب افزایش آگاهی انسانها از محیط و همنوعان خود شده است. اگر مراد از جهانی شدن، فرایند گسترش ارتباطی باشد و به مثابه یک وضعیت سخت افزاری و ابزاری نگریسته شود که با محتوا و نرم افزار خود رنگ می گیرد، چنین قرائتی از جهانی شدن می تواند با مهدویت اسلامی سازگار، و بلکه مستلزم آن باشد. در عصری که ابزارهای ارتباطی جدید موجب پیوند انسانها در اقصی نقلط جهان می شود و امکان گفتگو و همراهی فکری را در جوامع ایجاد می کند، باید از این ابزار به نحوی شایسته، بهره برد. به نظر می رسد این ویژگی عصر کنونی با آن دسته از روایات که بر ارتباط مومنان با یکدیگر و با حضرت مهدی (عج) در شرق و غرب جهان توجه می کند، تطابق دارد، در روایتی امام صادق (ع) می فرمایند: «در زمان قائم (عج) مومنی که در شرق است برادر خود را در غرب است، خواهد دید، و نیز مومنی که در غرب است برادر خویش را در مشرق می بیند.»(2)
رسانه تصویری؛ ابزاری قدرتمند در آخرالزمان
در عصر اطلاعات، غرب با استفاده از رسانه هایی چون سینما و تلویزیون، آخرالزمان و نحوه مواجهه باآن را به تصویر می کشد.
یکی از مراکز تصویری بزرگ جهان که پشتیبانی صهیونیسم جهانی فعالیت می کند، هالیوود است، توجه این مرکز سینمایی به آخرالزمان صرف جذاب بودن این سوژه نبوده و مقاصد کاملا جدی و نهفته ای در این رویکرد دارد. اصولا آخرالزمان و پایان دنیا و باور این پدیده، مبتنی بر الگوی کهن و مشترک بشری است که در ضمیر ناخودآگاه ابنای بشر حک شده است. چگونه می توانیم بپذیریم که این دنیا همین طور به پیش برود و به پایان نرسد، اصولا ضمیر ناخودآگاه و منطق ما این را نمی پذیرد که دنیا بدون پایان باشد. صاحبان سلطه جوی قدرت با شناخت این مطلب و این که مفاهیم انتظار و ظهور منجی، نیاز فطری آدمی است، پایان جهان را همان طور که خود می خواهند به تصویر می کشند؛ آری، موضوع آخرالزمان این ظرفیت را دارد که دستمایه اتاق فکر هالیوود قرار بگیرد و در جهت ترویج غیرمستقیم مفاهیم مورد نظر صهیونیسم بین الملل به کار رود.
با این حال ابزار تصویر، متاسفانه در کشور ما کمتر مورد توجه قرار می گیرد تا گوشه ای از افکار انحراف آمیز جهانی نسبت به موعود و آخرالزمان را از اذهان دور کند وتوجه جهانیان را به سوی موعد حقیقی سوق دهد. باید کوشید تا با تقویت نظام اطلاع رسانی، ارتباطات رسانه های هنری به ویژه سینما، به این مهم نایل آمد و گرد تحریف و دروغ را از چهره انتظار و آخرالزمان زدود.
1. بحارالانوار، ج52، ص336. 2. همان منبع.
نماز ونیایش ،ارتباط صمیمانه ای است میان انسان وخدا،میان
آفریده وآفریدگار ،نماز تسلی بخش وآرامش گر دلهای
مضطرب وخسته وبه ستوه آمده ومایۀ صفای باطن وروشنی
روان است .پیمان وانگیزۀ تحرّک وبسیج وآمادگی درحالتی
صمیمانه ودور ازرنگ وفریب است. برای نفی هرچه بدی و
زشتی است وتدارک هرچه نیکویی وزیبائئ برنامه ای است
برای بازیافتن وآگاه ساختن خویش و...کوته سخن ،رابطه ای و
استفاضه ای مداوم است باسرچشمه وپدید آورندۀهمه نیکی ها.
ویژگی های راه مستقیم :
*راه خدا واولیای خداست .
* راهی است که ازهرگونه خطا وانحراف دورمی باشد.
* راهی است که ترسیم کننده آن مرادوست داردونیازم می داند.
*راهی است که به بهشت منتهی می شود.
*راهی است که بافطرت سالم هماهنگ است.
*راهی است که اگر درآن راه بمیرم شهید محسوب می شوم.
*راهی است که ازعالم بالا وبالاتر ازعلم ماست .
*راهی است که انسان درآن دچارشک وپشیمانی نمی شود .
*راهی که ازهمۀراه ها صاف تر،نزدیک تروروشن تراست
وبالاخره راه مستقیم راه انبیاء، شهداء، صلحاوصدیقین است .
این ها نشانه های راه حق ومستقیم است که شناخت
مشکل ودقیق است است وحرکت وپایداری درآن نیاز امداد الهی دارد.
شیطان گفت :
چون کار تمام شود
همانا خداوند به شما وعده ی حق داد. و من هم به شما وعده دادم و خلاف آن عمل کردم
مرا بر شما هیچ تسلطی نبود جز این که شما را دعوت کردم
و شما مرا پاسخ دادید پس مرا سرزنش نکنید و خود را سرزنش کنید
نه من فریادرس شمایم ونه شما فریادرس من من به این که شما مرا شریک
می گرفتید،از قبل کافر بودم. همانا ستم کاران را عذاب دردناک است .
چون فرمان خدا را برای سجده ی بر انسان اطاعت نکرد.
اما بی وفایی برخی آدمیان را بنگر که از خدا رو می گردانند و حلقه ی بندگی شیطان به گردن می آویزند!
رسول خدا (ص) می فرماید : خداوند به چنین انسان هایی خطاب می کند :
من به خاطر تو شیطان را طرد کردم؛ امّا تو او را دوست خود گرفتی و به اطاعت او درآمدی؟!
امروز دلم گرفته و نمی دانم چه بنویسم. انگاردلم منتظر کسی است . یک نوع شورداره .حوصله نداره ، نکنه امروز آقایم می خواهد بیاید،
نکنه امروز روز ظهورسبز اونه ، آره یک بوی خوشی پیچیده ،وای به روزی که اون بخواهد بیاید و ما آماده نباشیم .
نکند اون بیاد وما نتوانیم ازاواستقبال کنیم. نکند اون بیاید و ماشرمنده اش بشویم؟ می دانی تازه مثل کی می شویم ، می شویم مانند قوم کوفه ، میشویم مانند مردم کوفه که در برابر امام علی (علیه السلام) ایستادند. همان کسانی که اول عاشق حضرت بودند.
و هر روز مانند ما انتظار اون رامی کشیدند. سال ها می گذرد ولی غم ها و هر روز مصائب جدیدی قلب مهربانش سنگینی می کند.
عزیز زهرا که چشم هایش به درمانده تا ما از سفر گناه باز آییم و نگوییم او غایب است که ما به سفر غفلت رفتگان از او غایبیم و از او
بی خبر .همه هزار و صد و اندی سال شروع غیبتش دریک طرف و زمان ما یک طرف،مصیبتی جدید بر او دارد و غم هایش را دوچندان
ساخته است. او دهها و صدها سال تنهای تنها زیسته ولی زندگی او در زمان ما تنهاترین تنهایی را برای او رقم زده است.
او در اوج تنهایی به سرمی برد. زمان ما اوج تنهایی آن حضرت است؛ چراکه با پیروزی انقلاب بر سر کلاس آن حضرت نشسته ایم
و نمرات خوب و ممتاز شهیدان را دیده ایم ولی پس از آنان،سرگرم کارهای خود شده ایم و گمان کرده ایم .
معلم عزیزمان در کلاس حاضر نیست .گفته ایم او غایب است و این را بهانه ای برای بازی های کودکانه خود در کلاس قرار دادهایم .
پس زمان ما که در این گوشه مدرسه بزرگ کره زمین ، یعنی ایران کلاسی شکل گرفت و معلم بزرگمان
حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه ) با دست عنایتش درس هایی را برتخته سیاه درج نمود اوج تنهایی آن حضرت است.
ولی با همه لطف و عنایت آن حضرت ما شیعیان را لایق برپایی این کلاس دانسته اند دیگر غفلت از آن حضرت چرا؟
چرا هنوز پس از حدود چندین سال از برپایی این کلاس بسیاری از آن حضرت غافلند و او را در زندگی خود دخیل نمی دانند
و گمان می کنند هنوز خیلی مانده امام ظهور فرمایند.
پس بیایید همه باهم نگذاریم گناه موجب بشه که یک دیواری
بین ما و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه ) حائل شود.
این حرفها عقده های هر جمعه ی من است.
دخت موسی که بود سینه قم سینایش شهر قم طور دل از تربت روح افزایش
بعد صدیقه کبری که بر او باد سلام نه عجب خوان اگر فاطمه زهرایش
قبر زهرا که نهان از نظر خلق بود من به قم کرده ام ای مردم قم پیدایش
این شنیدی دری از قم به جنان باز شود؟ چه نیازی به جنان آنکه به قم شد جایش؟
قم بهشت است بهشت است بهشت است بهشت چار گلدسته او چار گل رعنایش
حجاب در اسلام برای زن بعنوان حمایت از احترام زن مطرح شده است . زن مسلمان دوست ندارد نگاه جنسی به او شود،نگاه و رابطه جنسی فقط باید بین زن و شوهر و در داخل حریم خانواده صورت پذیرد و نه در جامعه . تمام توجه دیگران به زن تنها باید معطوف به انسانیت او باشد و نه جنسیت وی و در خارج از حریم خانواده همه ما انسانیم و نباید به صورتی ظاهر شویم که مرد بودن یا زن بودن ما مشخص و بارز و برجسته شود بلکه انسان بودن ما مقدم است بر هر امری. حجاب در اسلام برای احترام زن است . نباید به زن نگاه توهین آمیز وجود داشته باشد.حجاب برای امنیت زن است، در جوامعی که زنان برهنه هستند و جاذبه های جنسیشان بیشتر به چشم می آید هم امنیت زنان کمتر است ،هم توهین و خشونت جنسی بیشتر. اگر احترام به زن فقط بخاطر زیبائیهای ظاهریش مطرح باشد آن وقت احترام زن معطوف به دوره کوتاه جوانی است و با ورود وی به دوره میانسالی و کمتر شدن زیبائیهای جنسی و ظاهری ارزش و احترام وی بالتبع کمتر خواهد شد، در حالیکه در فرهنگ اسلامی زیبایی واقعی ،زیبایی روح و شخصیت انسان است. از طرفی برهنگی زن بیشتر به نفع مردان بوالهوس و بی اخلاق است تا زنان ، زن یک کالای تجاری و مصرفی نیست . یکی از علل تضعیف بنیان خانواده و فروپاشی آن برهنگی است، زیرا مردی که در بیرون خانه با جاذبه های متعدد زنانه روبروست وفاداری و تعهد او نسبت به همسرش کمتر شده و زن احساس خیانت و کم توجهی عاطفی را از سوی شوهرش بیشتر لمس می کند و کانون خانواده بسوی سردی روابط عاطفی گام بر می دارد. در فرهنگ اسلامی زن به عنوان یک انسان محترم است و بخش کوچکی از زندگی و خانواده نگاه جنسی است و بخش پر رنگ تر و مهمتر آن نگاه انسانی زن و مرد به یگدیگر است. حجاب زنجیر و تحمیل بر زن نیست بلکه انتخاب اوست برای حفظ احترام وشخصیت وی . در فرهنگ اسلامی مسائل به زنانه یا مردانه بودن تقسیم نمی شوند و هیچ کس نباید به مرد یا زن بودن خود افتخار کند چون هیچکدام جنسیت خود را انتخاب نکرده اند بلکه باید بر انسان بودن خود تفاخر ورزید . متاسفانه در غرب آزادی مساوی شده است با سکس. آزادی یعنی برهنه کردن زنها برای مردها . اگر معنی آزادی این است اسلام با آن مخالف است. واقعا این آزادی به نفع زن است یا توهین به اوست؟ اسلام اجازه توهین به زن را نداده و وی را موجودی صاحب کرامت دانسته و عرصه عرضه زیبائیهای ظاهری وی را معطوف به حریم خانواده و زیبائیهای روحی و انسانی وی را علاوه بر خانه در محیط جامعه دانسته است.
خسته
خسته
ازاین همه تنهایی
خسته ازاین همه ترس
کاش می دانستی .
چه اندازه اتنظار تورا
می کشم .
کاش می توانستم حجابهای میانمان را بردارم.
کمکم کن تا این فاصله ها را بردارم.
همیشه به غروب نگاه می کنم .
وبه فکر توهستم.
که توبیایی!
تورامی خوانم که
شاید که بیایی
من خسته نمی شوم از انتظار تو
من چشم به راهت هستم .
که شاید که همه جمعه بیای
وقت است.
که بیایی که بیایی!
خدای بزرگ می فرماید:
ای فرزند آدم!
ملائکه من شب و روز مواظب تو هستند ،آنچه را می گویی
و انجام می دهی ،کم یا زیاد، همه را می نویسند.
آسمان بر آنچه از تو دیده شهادت می دهد و زمین
بر آنچه روی آن انجا داده ای گواهی می دهد.
خورشید و ماه و ستارگان بر آنچه می گویی و عمل می کنی
شهادت خواهند داد. خود نیز بر قلب و بر اعمال مخفی تو آگاهم
پس از خودت غافل مباش !
دوستان عزیز سلام
از آنجایی که مسأله صهیونیسم در حال حاضر یکی از مهمترین موضوعات عصر ماست، تصمیم گرفتم مجدّداً پیرامون این موضوع که آگاه بودن از آن برای تک تک ما مسلمانان لازم و ضروری است، به طور کامل تر مطالبی را منتقل کنم.
اندیشه صهیونیسم به فوریت و سرعت زاده نشده، بلکه همانند هر پدیده دیگر، در بستر زمان و بر اثر شکل گیری حوادث گوناگون تولد یافت.
صهیونیزم، افعی زمان
«صهیون» در زبان عبرى، به معناى پر آفتاب و نیز نام کوهى در جنوب غربى بیتالمقدس است . کوه صهیون زادگاه و آرامگاه داوود پیامبر صلى الله علیه و آله و جایگاه سلیمان علیه السلام بود .
گاه این واژه نزد یهودیان به معناى شهر قدس، شهر برگزیده و شهر مقدس آسمانى به کار مىرود، ولى در متون دینى یهود، صهیون، اشاره به آرمان و آرزوى ملت یهود براى بازگشت به سرزمین داوود علیه السلام و سلیمان علیه السلام و تجدید دولتیهود دارد . به دیگر سخن، صهیون براى یهود، سمبل رهایى از ظلم، تشکیل حکومت مستقل و فرمانروایى بر جهان است و از اینرو، یهودیان خود را فرزندان صهیون مىدانند . (2)
صهیونیسم به جنبشى گفته مىشود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهود است . صهیونیسم، همانند شووینیسم (ناسیونالیسم افراطى) است که با خوار شمردن ملتها و نژادهاى دیگر و با غلو در برترى خود، در پى نیل به قدرت سیاسى است . این جنبش در نیمه اول قرن 13 شمسى/نیمه دوم قرن 19 میلادى در اروپا پا به عرصه حیات گذاشت.
صهیونیسم تنها داراى ابعاد و معانى سیاسى (صهیونیسم سیاسى) نیست، بلکه ابعاد و معانى دیگرى همچون: صهیونیسم کارگرى، فرهنگى، دمکراتیک، رادیکال و توسعهطلب را نیز در برمىگیرد .
v مشهورترین تقسیم صهیونیسم، طبقهبندى آن به دو بخش سیاسى و فرهنگى (دینى) است .
صهیونیسم سیاسى، خواهان بازگشت یهودیان به فلسطین است که با تدوین کتاب «دولت یهود» توسط هرتصل در 1263 ش/1894 م زاده شد .
اما صهیونیسم فرهنگى، مخالف مهاجرت یهودیان در قرن 14 شمسى/20 میلادى به فلسطین است; زیرا در انتظار انسان رهایىبخش (6) در آخر زمان نشسته که یهودیان و تمام آدمیان را به سرزمین ابراهیم و موسى علیهما السلام یا سرزمین نجات بازگرداند . (7)
v صهیونیسم به دینى و غیردینى هم تقسیم مىگردد .
صهیونیسم دینى، اندیشهاى است که اعتقاد دارد بازگشت به سرزمین موعود، در زمانى که پروردگار مشخص نموده و به شیوهاى که او تعیین مىکند، انجام خواهد شد و این کار به دست بشر انجامپذیر نیست .
پیروان این اندیشه، گروهى یهودى (صهیونیسم) و شمارى عیسوى (صهیونیسم مسیحى) (8) هستند .
در مقابل، در صهیونیسم غیردینى و غیریهودى، کسانى جاى دارند که با تکیه بر استدلالهاى تاریخى، سیاسى و علمى به اسکان یهودیان در فلسطین مشروعیت مىبخشند . این همان صهیونیسم لائیک (غیردینى) است که تنها مفاهیم سیاسى خویش را به زبان دین بیان مىکند . بنابراین، صهیونیسم همواره به معناى یهودیت نیست، بلکه گاه به مفهوم حرکتى براى غیر یهودى کردن یهودیت نیز، به کار مىرود . (9)
v یهودستیزى (10)
صهیونیستها مدعىاند که صهیونیسم، پاسخى به یهود آزارى است . به عقیده آنها، دولتها و ملتها به بیمارى علاجناپذیر یهودستیزى دچار شدهاند . بنابراین، یهودیان را، در هر کجا باشند، عنصر بیگانه به حساب مىآورند و آنان را در آشکار و پنهان آزار مىدهند . حیم وایزمن (11) (متوفى 1331 ش/1952 م) در اینباره مىگوید: «ضدیت با یهود، میکروبى است [که] هر غیریهودى هر کجا . . . باشد و هرچند که خود منکر باشد، بدان آلوده است .» به بیان دیگر، آنانیهودستیزى را بلایى ازلى و ابدى مىدانند، که تنها در پناه یک دولتیهودى مىتوان از آن رهایى یافت . (12)
صهیونیستها، به نمونههایى بسیار از یهودآزارى در طول تاریخ اشاره مىکنند . از نظر آنان، یهود آزارى با شکست دولتیهودى اسرائیل و جهودا (یهودا) (13) ، به ترتیب در 721 و 586 ق . م توسط آشوریان و بابلیان آغاز، و در نتیجه با پراکنده شدن یهودیان به نقاط دیگر جهان ادامه یافت و به تدریج، روند روبه رشدى به خود گرفت، به گونهاى که نقطه اوج آن در آلمان هیتلرى به چشم مىخورد . در این دوره طولانى، یهودیان در امپراتورى روم، کشور لهستان، روسیه تزارى و . . . بارها سرکوب و شکنجه شدند و تنها در سال 770 ش/1391 م . هفتاد هزار یهودى به دلیل نپذیرفتن دین مسیح علیه السلام در اسپانیا جان خود را از دست دادند . افزون بر آن، یهودیان همواره از حق مالکیت در برخى از مناطق جهان، و نیز اشتغال در برخى حرفهها محروم بوده و اغلب در «گتو» ها (14) به سر بردهاند . (15)
البته این ادعاهاى صهیونیسم، به هیچ وجه قابل اثبات نیست;
زیرا اولا، برخى از نمونههاى تاریخى یهودآزارى، مانند آنچه صهیونیستها درباره یهودسوزى در آلمان مطرح مىکنند، بیش از حد بزرگ شدهاند . صهیونیستها در این مورد، با سلطهاى که بر ابزارهاى تبلیغى جهان و به کارگیرى آن دارند، به مظلومنمایى پرداختهاند . ثانیا، برخى قصههاى یهودآزارى، ساخته و پرداخته یهودیان و صهیونیستهاست، با این هدف که به روند مهاجرت یهودیان به فلسطین و تاسیس یک دولتیهودى شتاب بخشند .
دیوید بن گوریون (16) (متوفى 1352 ش/1972 م) اعتراف مىکند: «اگر قدرت داشتم عدهاى یهودى را به کشورهاى مختلف مىفرستادم تا یهودآزارى را تعمداً به وجود آورند .» (17)
v شواهد دیگرى بر نادرستى ادعاهاى صهیونیسم در اینباره وجود دارد، از جمله:
1 . مهاجرت و پراکندگى یهودیان، اغلب به دلخواه آنان و با هدف اقتصادى به سوى پر رونقترین سرزمینها صورت گرفت .
2 . یهودیان همواره در پهنهاى گسترده از خاک امپراتورى عثمانى، در صلح و آرامش مىزیستهاند .
3 . یهودیان در بریتانیا، فرانسه و آلمان قرون وسطى، تحت آزار نبودهاند و حتى پس از عصرنوزایى، وضع اجتماعى آنان بهبود یافت .
4 . رنج و دردى که میلیونها برده آفریقایى سیاه پوست، در انتقال و اسکان اجبارى به غرب متحمل شدهاند، بیش از رنج و دردى است که بر یهودیان وارد آمده است . جالب اینکه، صاحبان برخى از کشتىهاى حامل بردگان، سوداگران و بانکداران یهودى بودهاند .
5 . وقوع یهودآزارى را در حد پایینى مىتوان پذیرفت که آن هم به ویژگىهاى فردى و اجتماعى یهودیان، مانند جمعگریزى و اشتغال در مشاغل غیرمولد، چون رباخوارى باز مىگردد (18) و نیز ریشه در منازعه دائمى کلیسا و کنیسه دارد . به هر روى، نقش یهودآزارى ساختگى در تولد صهیونیسم آنچنان بزرگ بود که هرتصل آن را موهبت الهى نامید . اگر صهیونیسم محصول یهودآزارى است، پس چرا صهیونیسم به نوعى یهود آزارى از طریق تبعیض بین یهودیان سفاردى و اشکنازى (19) مبدل شده است; سؤالى که صهیونیست همچنان آن را بىپاسخ گذاشتهاند . (20)
(ادامه دارد ... )
پىنوشتها:
10 سوالی که خدا از تو نمی پرسد!
صیغه در حرم امام رضا(ع)
یک پیام جالب با عنوان 7% برام اومده که میگه ...
کاش در بحرین زلزله آمده بود
تفاوت های زن و مرد را بشناسیم (دختر و پسرهای جوان بخوانند)
پیکر پاک شهید برونسی با سربند "لبیک یا خمینی"
سوپراستارهای شما کدامیک هستند؟؟؟
هرچه اعتماد به نفس بیشتر ، تقید به حجاب بیشتر
گروه سایبری ترویج حجاب و عفاف
تقدیم به دختران و زنان سرزمین من ایران
به جای ترویج رقص در مهد کودک ها، حجاب را آموزش دهیم...
اثر توکل به خدا (خاطره ای زیبا)
شاخ گل کنیز به امام حسین(ع) (زیبا)
چه کسی دو هزار تومان را با دویست تومان عوض میکند؟ (داستان زیبا)
[همه عناوین(158)][عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 18
کل بازدید :590299
نویسندگان وبلاگ :
چلچله[35]
به سراغ من اگر می آیید/ نرم و آهسته بیایید/ که مبادا ترک بردارد/ چینی نازک تنهایی من/ من 23 سال دارم و توی دانشگاه آزاد لاهیجان در حال تحصیل در رشته نرم افزار هستم . توی این وبلاگ مطالبی گلچین شده از وبلاگهای دیگه قرار داده میشه و همچنین حرفهای دلتنگیم رو بعضی وقتها اینجا میذارم
نرم افزار مشاهده شبکه های تلوزیونی جهان از طریق اینترنت [595]
سیستم بازاریابی ایران مارکت سنتر [63]
آثار گناهان [250]
قابل توجه صاحبان سایتها و وبلاگها- کسب درآمد از طریق اینترنت [59]
تفاوت عشق و دوست داشتن [7155]
چشم چرانی،آثار وراههای درمان [2683]
پندهای صلواتی [207]
وقت اندک و کار بسیار [205]
همیشه در کنار همسرتون باشین [309]
در حضور نور [168]
[آرشیو(11)]
مهر 1385
آبان 1385
آذر 1385
دی 1385
بهمن 1385
اسفند 1385
فروردین 1386
اردیبهشت 1386
تابستان 1386
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
بهار 1386
شهریور 1387
دی 1387
کسب درآمد از تبلیغات
عاشقانه
تا ظهور
بچه دانشجو !
معبود من..
بهشت در انتظار ماست
خلوت تنهایی
پاک دیده
وقایع
امیدزهرا
قدرت شیطان
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
صادقانه برای خواهرم
فروشگاه ایران مارکت سنتر
فروشگاهی به وسعت ایران یا 100,000 محصول
گزارش مردمی (گزارش سایت های خلاف قانون)
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
مذهب عشق
.: شهر عشق :.