امشث آخرین شبی که من مشهد هستم و فردا برمی گردم.انشاالله تا پس فردا هم تمام عکسها رو به همراه سفر نامه سفرم رو براتون میزارم.
... جای همه ی شما اینجا خالیه امیدوارم در سفر بعدی با هم باشیم
برای همه شما دعا کردم و برا همه شما نماز زیارت خوندم(باور کنید، همه با هم یه نماز ) همه ی ادلیستی ها، همه دوستای پارسی بلاگی و همه اونایی که به من سر می زنن.(داخل پرانتز: از طرف داداشم که تو عید غدیر با هم کاکا شدیم هم زیارت کردم، خیلی وقت از داداشم خبر ندارم شما نمی دونین کجاست؟داداشی!)
فعلا خدانگهدار تا روز موعود...
سلام
دوباره اومدم... هنوز نرفتم... سفرم افتاد برای 25 ام بهمن... نمیدونین تو این چند روز به چند روش مختلف مورد آزمایش قرار گرفتم...
که آخریش( تا حالا )همین تغییر زمان حرکته...
امروز 22 بهمن 1385 بود که طبق معمول هر سال ملت ایران به یاد روز 22 بهمن 1357 که روز پیروزی انقلاب هستش،به خیابونها می ریزن و فریاد « مرگ بر آمریکا» ، « مرگ بر اسرائیل» ، «الله اکبر» و ... سر می دن.
امسال، مردم به راهپیمایی اومدن که هم یاد 22 بهمن 57 رو زنده نگه دارن هم اینکه به رییس جمهورشون جناب «محمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود احمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدی نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــژاد»
(که بعضیها بهش میگن برادر احمدی نژاد) اعلام کنن که خواهان انرژی هسته ای( به صورت صلح آمیز) هستن و
از رییس جمهورشون میخوان که به هیچ وجه از این حق مسلم ایران نگذره و در مقابل بیگانگان احساس تنهایی نکنه و
بدونه که ملتش پشت سرش حضور دارن و از اون حمایت میکنن.
اگه از بعضی ها می پرسیدی:
-«چرا به راهپیمایی اومدی؟»
جواب می داد:
-«چون می خوایم به بوش وبلر بفهمونیم که خودشون احمق هستند. »
بعضی ها هم پارچه نوشته و پلاکاردهایی حمل می کردن که در راستای حمایت از دانشمندان ایرانی بود و ...
بچه های یه مدرسه هم نوشته بودن: «دانش آموزان امروز دانشمندان فردا».
اما بریم سراغ عکسهایی که این دفعه براتون آوردم....
این بار هم میخواستم مثل دفعه قبل(روز عاشورا) مطلب بنویسم ولی ... وقتی که سیل جمعیتی رو که تو راهپیمایی شرکت کرده بودن رو دیدم، نظرم عوض شد و تصمیم گرقتم که از این حضور زیبا عکس تهیه کنم.
عکس اول... برداشت اول
تو این عکس نوجوونا و جوونا و مادربزگا( یکی با نوه گلش) به راهپیمایی اومدن. راستی همه خانومهای محترمی هم که اومدن راهپیمایی چادر مشکی سرشون گذاشتن و دارن از خون شهدا پاسداری می کنن... ممنون از همه شون
آقایون اعتراض نکنن... این عکس حضور شما آقایون محترم ...
یادتون باشه خانوما مقدم ترند حتی اگه تو راهپیمایی پشت اقایون باشن.
(اینجوری بود که زمان انقلاب به شوهران و بچه های خودشون و برادرهای خودشون گفتند که
«بروید که ما پشتیبان شما هستیم و نگران ما نباشید.»)
این هم یه عکس دسته جمعی موقعی که همه به میدان اصلی شهر رسیدن و دارن به سخنرانی گوش می دن.
کسایی که می خوان بقیه عکسها رو که کمی چاشنی طنز هم بهش اضاف شده رو ببینن میتونن به ادامه عکسها توجه کنن...
اگر هم نمیخواین میتونین دکمه قرمز سمت راست بالای نمایشگرتون رو که یه علامت ضربدر توش داره رو کلیک کنین، خدانگهدار.
سلام به همه
امروز خیلی خوشحالم ... بهتون قبلا گفته بودم که تنهام(پایین صفحه رو نگاه کنین بی زحمت) ولی دیگه تنها نیستم دارم به محبوبم به معشوقه خودم می رسم.
من دارم می رم مشهـــــــــــــــــــــــــــــــــد...هــــــــــــورا...
23 بهمن حرکت داریم از طرف دانشگاه
خوشحالم که از تنهایی دارم در میام و دارم میرم پیش امامم
بای
وبلاگ نویساش توجه کنن...
"سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه... از اینکه یه مدت نبودم، شرمنده...خیلی سرم شلوغه و وقت ندارم...امروزم اومدم آپ کنم، دیدم هیچی به ذهنم نمی رسه .... فقط اومدم بگم که هستم... تا بعد...یا علی."
بعضی وقتها، خیلی از ما وبلاگ نویسها و وبلاگ خوانها یا وبگردها(ی محترمی که فقط به وبلاگها سرک میکشن و از مطالبش استفاده نمیکنن) با جملات بالا یا جملات مشابه تو وبلاگهامون استفاده میکنم و یا باهاشون روبرو میشیم، سوالی که امروز به ذهنم رسیده اینه که "چرا از این قبیل پستها توی وبلاگها باید استفاده بشه؟"
- چون نویسنده های اون وبلاگ میخوان بگن که هستن و بقیه فراموش شون نکنن!؟!
- چون نویسنده های اون وبلاگ میخوان که وبلاگشون از سیستم حذف نشه؟!
- و یه چند تا چون و چرای دیگه که اگه به ذهنتون رسید، خودتون براش جواب پیدا کنین.
واقعا افراد چقدر میتونن به وبلاگهای خودشون وابسته باشن و براشون حضور افراد (بعضا افراد خاص) و نظراتی که ارائه میدن مهم باشه؟
بعضی ها فقط برای سرگرمی وبلاگ مینویسن و برای دل خودشون، کاری هم به این ندارن که کسی تو وبلاگشون رفت و آمد داشته باشه یا نظر بده ...
بعضی ها دوست دارن از این طریق عقایدشون و یا مشکلات خودشون رو به دیگران منتقل کنن و از اونا نظر بخوان (آیا به همه میشه اعتماد کرد و نظرشون رو به عنوان راه زندگی انتخاب کرد؟)...
بعضی ها برای اینکه جلوی رفقا کم نیارن وبلاگ مینویسن..
.بعضی ها اگه ببینن کسی به مطالب (زیباشون) نظر نمیده، ناراحت میشن و گاهی اوقات با بازدیدکنندهاشون درگیر میشن(نصیحت پدربزرگ: سعی کنین تو این وبلاگها اصلا پا نذارین) و یا اینکه دیگه وبلاگ نویسی رو کنار میذارن...
و شونصد تا بعضی های دیگه...
آیا واقعا با جملاتی که در بالا اومد میشه به دیگران اعلام حضور کرد؟آیا این کار بیشتر باعث فرار افراد از وبلاگ و به فراموشی سپردن اون منجر نمیشه؟
آیا بهتر نیست با نوشتن جملاتی کوتاه از بزرگان ( تو هر زمینه ای،دین-علم-هنر-سیاست...) که خیلی راحت هم میتونیم تو دور و برمون پیداشون کنیم و خیلی سریع بتایپیم(تایپ کنیم سابق) برای وبلاگمون بفرستیم؟ آیا بهتر نیست...
اما اونایی که میخوان وبلاگشون از سیستم حذف نشه... باید خدمت این دسته از عزیزان عرض کنم که : " شما که فرصت نداری یا حوصله نداری پس بهتره که بی خیال بشی و دیگه وبلاگ ننویسی، اگر هم میخوای مطالب قشنگت از بین نرن و دیگران تا ابد از اونا بهره ببرن ، بهتره که وبلاگت رو بسپاری دست یه فرد مورد اعتماد و با حوصله که وبلاگت رو برات زنده نگه داره."
.....
....
ببینم، امروز خوب تونستم با گیر دادن به بقیه، مطلب جور کنما، چون خودم هم نمی دونستم امروز چی بنویسم.فعلا بای تا مطلب بعدی....
امام جواد (ع) : بدان که تو از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر که چگونه هستی.
طلوع می کند آن آفتاب پنهانی ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می پرد، نشانه چیست؟ شنیده ام که می آید کسی به مهمانی
کسی که سبز تر است از هزار بار بهار کسی، شگفت کسی، آنچنان که می دانی
کسی که نقطه آغاز هر چه پرواز است تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه آن ابرها که می گریند بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هر کجا آباد بیا که می رود این شهر به ویرانی
سلام به همه دوستان و بازیدکنندگان محترم
بالاخره بعد از مدتی غیبت و گذراندن امتحانات دشوار پایان ترم دوباره به وبلاگ برگشتم تا به هدفم یعنی گسترش صفحات با محتوای مفید فارسی در راستای مبارزه با سایتهای غیر بهداشتی بپردازم.
.... اما زمان بازگشتم مقارن شد با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی، به همین خاطر من هم با مطالب و عکسهایی از مراسم های عزاداری روز عاشورا دور جدید کارم رو آغاز میکنم.
این عکسها در وادی(قبرستان(همون جایی که برای همه ما جا رزرو شده) یا همون "بهشت زهرا" ی تهرانی ها) شهرستان لنگرود گرفته شده است.
اولین عکس رو از این کوچولوی خوشگل شروع میکنم که وقتی از باباش پرسیدم:
چرا سربند «یا حسین» براش بستین؟
گفت: چون ما خودمون شیفته امام حسین(ع) هستیم، دلمون میخواد بچه مون هم حسینی بشه.
( از اونجایی که از بابای این نی نی اجازه گرفتم برای عکس گرفتن پس خواهشا قانون کپی رایت رو در موردش رعایت کنین.)
یکی بگه آخه این چیه توی هئیت های عزاداری میارن؟!!!!!!! زنها هم تند و تند پر پولش میکنن و ........(بقیه اش به پای خودتون)
ادامه عکسها...
با همهی لحن خوش آواییم دربدر کوچهی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمهی تو از همه پرشورتر
کاش که این فاصله را کم کنی محنت این غافله را کم کنی
کاش که همسایهی ما می شدی مایهی آسایهی ما می شدی
هر که به دیدار تو نائل شود یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد سینهی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامهی جان منست نامهی تو خط امان منست
ای نگهت خواستگه آفتاب بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما کی و کجا وعده دیدار ما
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
20 _ موسیقی مطرب
دنیوی : نفاق را در دل میرویاند، حیا و غیرت را از بین می برد، ملائکه به چنین خانه هایی وارد نمی شوند و دعای اهل آن خانه مستجاب نمی شود و برکت از آنها برداشته خواهد شد.
اخروی : کور و کر و گنگ و با روی سیاه محشور میشود و به دستش طنبوری از آتش است و بالای سرش هفتاد هزار ملکه عذاب اند که به دست هر کدام، عمودی از آتش بوده و بر سرو صورتش می زنند.
21 _ پیمان شکنی
دنیوی : از صفات منافقان و از موجبات فسق است، از جمله گناهانی است که عقوبتش زود میرسد، خداوند دشمن را برآنها مسلط میگرداند.
22 _ کم فروشی
دنیوی : از موجبات محرومیت از نباتات و ظهور قحطی است، برکت از روزی اش می رود، خدا او را به خودش واگذار میکند.
اخروی : با یهود محشور میشود، جایگاهش در چاه ویل جهنم است، در میان دو کوه آتش قرار میگیرد و به او گفته میشود " این کوهها را وزن کن".
23 _ ربا ( نزول )
دنیوی : دین شخص را از بین میبرد، همیشه مورد لعنت خدا و ملائکه است، از موجبات ابتلا به زلزله و فرو رفتن در زمین می باشد.
اخروی : مثل جن زده ها محشور میشود، گناهش از هفتاد بار زنای با محارم بیشتر است، خداوند شکمش را به مقدار آنچه از ربا خورده پر از آتش می کند، در جهنم، مخلد( جاودانه ) خواهد بود.
( از آثار قرض الحسنه : ثواب آن از صدقه بیشتر است، بابت هر روزی که پولش بدون سود نزد بدهکار است ثواب صدقه دادن کل آن مال برایش نوشته میشود)
24 _ نا امیدی از رحمت خدا
در یک کلام : از تمامی گناهانی که انسان مرتکب شده باشد بدتر است.
( اینو مخصوصا آخر آوردم که یه وقت با دیدن آثار و تبعات گناهان فکر نکنید دیگه راه برگشتی وجود نداره.گناهان ما هر چقدر هم زیاد و کمر شکن باشه، از رحمت و مغفرت خدا بزرگتر نیست." قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمةالله ان الله یغفر الذنوب جمیعا...بگو : ای بندگان من که _ با ارتکاب معصیت _ در حق خود افراط کردید، از رحمت خدا نا امید نشوید که خداوند همه گناهان را میامرزد...."درب توبه همیشه بازه.التماس دعا)
عشق یعنی....
عشق یعنی آشنائی با الم
عشق یعنی دل نوشتن با قلم
عشق یعنی از زمین تا کبریا
عشق یعنی پا نهادن در سما
عشق یعنی کوکبی در آسمان
عشق یعنی پاک بودن در جهان
عشق یعنی شستن دل از غبار
عشق یعنی کوچ کردن تا بهار
عشق یعنی صورتی زیبا شده
عشق یعنی سیرتی شیدا شده
عشق یعنی پا نهادن در الست
عشق یعنی از بهشتش مستامست
عشق یعنی آرزو ها و کمال
عشق یعنی نکته هائی از جمال
عشق یعنی مرهم آلام دل
عشق یعنی مامن آرام دل
عشق یعنی شور و حال زندگی
عشق یعنی در مقامش بندگی
عشق یعنی پا نهادن در خطر
عشق یعنی شور و حال زندگی
عشق یعنی آسمانی ناب و پاک
عشق یعنی رویش گلها زخاک
عشق یعنی دل سپردن بر امید
یعنی غایت دلدادگی عشق
سادگی عشق یعنی در نهایت
یعنی یک بغل دلواپسی عشق
کسی عشق یعنی وا شدن در بی
یعنی سر سپردن تا فنا عشق
عشق یعنی اول و آخرخدا
عشق یعنی ......
10 سوالی که خدا از تو نمی پرسد!
صیغه در حرم امام رضا(ع)
یک پیام جالب با عنوان 7% برام اومده که میگه ...
کاش در بحرین زلزله آمده بود
تفاوت های زن و مرد را بشناسیم (دختر و پسرهای جوان بخوانند)
پیکر پاک شهید برونسی با سربند "لبیک یا خمینی"
سوپراستارهای شما کدامیک هستند؟؟؟
هرچه اعتماد به نفس بیشتر ، تقید به حجاب بیشتر
گروه سایبری ترویج حجاب و عفاف
تقدیم به دختران و زنان سرزمین من ایران
به جای ترویج رقص در مهد کودک ها، حجاب را آموزش دهیم...
اثر توکل به خدا (خاطره ای زیبا)
شاخ گل کنیز به امام حسین(ع) (زیبا)
چه کسی دو هزار تومان را با دویست تومان عوض میکند؟ (داستان زیبا)
[همه عناوین(158)][عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 18
کل بازدید :590301
نویسندگان وبلاگ :
چلچله[35]
به سراغ من اگر می آیید/ نرم و آهسته بیایید/ که مبادا ترک بردارد/ چینی نازک تنهایی من/ من 23 سال دارم و توی دانشگاه آزاد لاهیجان در حال تحصیل در رشته نرم افزار هستم . توی این وبلاگ مطالبی گلچین شده از وبلاگهای دیگه قرار داده میشه و همچنین حرفهای دلتنگیم رو بعضی وقتها اینجا میذارم
نرم افزار مشاهده شبکه های تلوزیونی جهان از طریق اینترنت [595]
سیستم بازاریابی ایران مارکت سنتر [63]
آثار گناهان [250]
قابل توجه صاحبان سایتها و وبلاگها- کسب درآمد از طریق اینترنت [59]
تفاوت عشق و دوست داشتن [7155]
چشم چرانی،آثار وراههای درمان [2683]
پندهای صلواتی [207]
وقت اندک و کار بسیار [205]
همیشه در کنار همسرتون باشین [309]
در حضور نور [168]
[آرشیو(11)]
مهر 1385
آبان 1385
آذر 1385
دی 1385
بهمن 1385
اسفند 1385
فروردین 1386
اردیبهشت 1386
تابستان 1386
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
بهار 1386
شهریور 1387
دی 1387
کسب درآمد از تبلیغات
عاشقانه
تا ظهور
بچه دانشجو !
معبود من..
بهشت در انتظار ماست
خلوت تنهایی
پاک دیده
وقایع
امیدزهرا
قدرت شیطان
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
صادقانه برای خواهرم
فروشگاه ایران مارکت سنتر
فروشگاهی به وسعت ایران یا 100,000 محصول
گزارش مردمی (گزارش سایت های خلاف قانون)
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
مذهب عشق
.: شهر عشق :.