سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود [امام علی علیه السلام]
ستاره دریایی
اینترنت و مسلمانان، چالش‏ یا فرصت
طی
مدت دو دهه‏ی گذشته غرب شاهد سریعترین رشد تمدن اسلامی بوده است. این
گسترش سریع در سرزمینی که در اختیار غیرمسلمانان است، موجب بروز برخی
چالش‏ها و به وجود آمدن فرصت‏های جدید برای جوامع مسلمان شده است.
اتومبیل در کنار
اتوبان توقف می‏کند، مردی پیاده می‏شود و قطب‏نمای خود را روی چمن قرار
می‏دهد. ظرف چند ثانیه جهت قبله را مشخص می‏کند. 25 درجه‏ی شرقی از شمال
واقعی. سجاده‏اش را پهن می‏کند و دو رکعت نماز (قصر) به‏جای می‏آورد. سپس
دست‏ها را به سوی آسمان بلند می‏کند و چند دقیقه بعد اتومبیل دوباره
به‏راه می‏افتد.
این مرد «دکتر جعفر کمال» است. او یکی از هزاران
تحصیل‏کرده مسلمان جوانی است که در امریکای شمالی زندگی می‏کنند. دکتر
کمال که در سرزمین وسیع و سرسبز کانادا متولد شده و پرورش یافته است، از
نسل دوم مسلمانانی است که نیم قرن پیش والدینشان از لبنان به کانادا
مهاجرت کردند.
دکتر کمال و نسل او صورت جدیدی از اسلام را به نمایش گذاشته‏اند.
تا
مدتی پیش اسلام دینی متعلق به نقاط دیگر جهان محسوب می‏شد، امّا دیگر
این‏چنین نیست. طی مدت دو دهه‏ی گذشته غرب شاهد سریعترین رشد تمدن اسلامی
بوده است. این گسترش سریع در سرزمینی که در اختیار غیرمسلمانان است، موجب
بروز برخی چالش‏ها و به وجود آمدن فرصت‏های جدید برای جوامع مسلمان شده
است.
آینده اسلام و مسلمانان در غرب به نحوه رویارویی با این چالش‏ها و
فرصت‏ها وابسته است. شرایط چنان دچار تحول شده است که دیگر صحبت از اسلام
و غرب (به عنوان دو پدیده مجزا) ساده‏لوحانه است؛ زیرا در قلمرو وسیع
دنیای غرب، مسلمین با عرصه‏هایی روبرو می‏شوند که در نوع خود منحصر به فرد
می‏باشد. مسلمانان یک شهر کوچک در اتریش با مسایل ویژه‏ای روبرو هستند که
در کلان شهر تورنتو خبری از آن نیست. در عین حال مسایل فراوانی وجود دارد
که تمامی اروپا با آن روبرو است.
نخستین مسأله‏ی مربوط به غرب این است
که تحولات مربوط به اسلام و مسلمانان در هیچ کجای جهان از چنین گستردگی و
سرعتی برخوردار نمی‏باشد. این تحول شگفت در نحوه پیروی از اسلام در غرب
مشاهده می‏گردد. در تمام مناطق امریکای شمالی و بسیاری از قسمت‏های اروپا
ساختمان‏های بازسازی‏شده مدارس و کلیساهایی مشاهده می‏شود که به مساجد و
مراکز اسلامی تبدیل شده‏اند. اکثر سازمان‏های منطقه‏ای اسلامی انجمن
اسلامی تشکیل داده‏اند. میلیون‏ها مسلمان برای حل مشکلات خویش با مشکل
روبرو هستند و اجتهاد باید تکلیف آن‏ها را مشخص کند.
البته برخی از
مسایل اساسی مرتفع شده است. مثلاً تکلیف مسلمانی که در شمال مدار 48 درجه
زندگی می‏کند، چیست؟ چگونه می‏توان در جایی که خورشید هرگز غروب نمی‏کند،
روزه گرفت؟ چگونه می‏توان در منطقه‏ای که فجر و غروب حقیقی وجود ندارد،
نماز صبح و عصر به‏جای آورد؟ همه‏ی این‏ها از جمله‏ی مسایلی است که برای
پاسخ به آن‏ها توافق حاصل شده است.
اما مسلمانان غرب با مسایل دیگری
نیز روبرو هستند که هنوز پاسخ صریحی به آن‏ها داده نشده است. علاوه بر این
مسلمانان غرب در تلاشند چهره واقعی اسلام را که در طی قرن‏ها بر اثر
بدفهمی و تحریف‏های عامدانه دچار تیرگی شده است، مجددا جلا دهند. هم‏چنین
این مسلمانان باید مسیر واحدی را فراروی نسل آینده خویش قرار دهند.
تلاش‏هایی نیز برای تاسیس مدارس اسلامی وجود دارد، ترجمه‏های جدید از آثار
کلاسیک تمدن اسلامی در حال انجام است، همچنین تفسیرهای جدیدی در حال نگارش
می‏باشند.
چالش‏های گریبانگیر مسلمانان در عصر جدید همانند دوره اول
گسترش سریع اسلام و انتشار آن در نقاط مختلف جهان نیازمند اجتهاد می‏باشد.
در آن زمان میلیونها انسان فوج‏فوج به اسلام می‏گرویدند، چنانکه قرآن
پیشگویی کرده بود: «اذا جاء نصرا... والفتح ورأیت الناس یدخلون فی دین
ا... افواجا فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا » (سوره نصر).
محققان،
اندیشمندان، دانشمندان و متفکران مذهبی در مقابل این چالش قد علم کرده و
تنها پس از گذشت نیم قرن از تشکیل اولین حکومت اسلامی (در مدینه)، به
اولین دوره طلایی خود دست یافت. مسایل مستحدثه بر مبنای الگوها و آیاتی که
از پیامبر اسلام بر جای مانده بود، مرتفع گردید.
یکی از روش‏هایی که در
آن زمان به‏کار گرفته شد، تحول و گسترش سریع زبان عربی بود. استفاده
عرب‏ها از نگارش که موجب سهولت فراگیری آن برای میلیون‏ها عرب ـ که به دین
اسلام گرویده بودند ـ گردید. مدارس متعددی تأسیس شد که نظام حقوقی اسلام
در آن‏ها تثبیت گردید، اوقات نماز محاسبه شد، تقویم‏های جدید قمری و شمسی
برای تعیین آغاز و پایان هر ماه (به‏ویژه رمضان) تنظیم گردید و انبوهی از
مسایل مستحدثه‏ی دیگر که فقها و محققان به‏سرعت به آن‏ها رسیدگی کردند.
اوضاع
کنونی غرب از چند جهت با اوضاع حجاز در آغاز پیدایش اسلام مشابه می‏باشد،
گرچه شرایط کنونی از ویژگی‏های منحصر به فردی برخوردار است که در هیچ‏یک
از بخش‏های دیگر تاریخ اسلام با آن مواجه نمی‏شویم. اکنون حداکثر استفاده
از فن‏آوری‏های جدید به‏عمل آمده تا عرصه‏ی جدیدی در اختیار مسلمانان قرار
گیرد.
به خدمت گرفتن شبکه‏های رایانه‏ای، پیشرفت بی‏سابقه‏ای در تاریخ
دین و پیروان آن محسوب می‏شود. مسلمانان جوان در دانشگاه‏های سراسر
امریکای شمالی شبکه‏های رایانه‏ای متعددی به‏وجود آورده‏اند که از طریق
آن‏ها می‏توان جهت دقیق قبله و اوقات شرعی را در هر کجای این سرزمین
پهناور پیدا کرد. متن عربی کامل قرآن در نسخه‏های مختلف و همراه با
رسم‏الخط متعدد در دسترس است، تقریبا تمام ترجمه‏های معتبر نیز قابل
استفاده می‏باشد.
هزار سال پیش «امام بخاری» برای جمع‏آوری فرمایشات
پیامبر اکرم سراسر دنیای اسلام را پیمود. امروزه صدها مسلمانِ جوان،
استعداهای خویش را به‏کار گرفته‏اند تا تمامی این اطلاعات را در شبکه‏های
رایانه‏ای ثبت نمایند. اکنون تمام مجموعه‏های حدیثی به صورت الکترونیکی در
دسترس می‏باشند. این فعالیت‏های رایانه‏ای عرصه‏های جدیدی را فراروی
مسلمانان قرار داده است.
ماه مه گذشته، یک «کنفرانس اسلامی اینترنتی»
در سانتاکلارای کالیفرنیا (SantaClara,California) برگزار گردید که
زمینه‏های جدیدی را به ارمغان آورد. یکی از مهم‏ترین مسایل مورد بحث در
این کنفرانس موضوع صحت اطلاعات بود. از آنجا که هر کس بخواهد می‏تواند با
در اختیار گرفتن یک دستگاه پیشرفته و دسترسی به اینترنت شبکه‏ای به نام
اسلام راه‏اندازی نماید، خطر تحریف دور از انتظار نمی‏باشد و حتی چند مورد
حدیث و آیه‏ی جعلی نیز مشاهده شده است. این مسأله یک مشکل جدی محسوب
می‏شود و مسلمانان در تلاش هستند با طراحی سیستمی، صحت و اعتبار داده‏ها
را (به‏خصوص در زمینه‏ی ترجمه‏ی قرآن و احادیث) مشخص نمایند.
البته این
معضل در مقابل توانی که اینترنت فراهم می‏آورد، در درجه‏ی دوم اهمیت قرار
دارد. علاوه بر این اسلام و مسلمانان شاهد یک رشد واقعی پس از پنج قرن
رکود می‏باشند. در سراسر جهان مشکلات به شیوه‏های جدید، یکی پس از دیگری
از میان برداشته می‏شوند. قریب یک‏صد میلیون صفحه‏ی رایانه‏ای توسط
میلیون‏ها نفر در تمامی دنیا خلق شده است. اینترنت به جایگاهی برای اتحاد
محققان مسلمان تبدیل شده و چنین فرصتی در طول تاریخ اسلام هرگز به وجود
نیامده است.
علاوه بر این ابزار جدید به سیاست‏های منطقه‏ای، بُعد
بین‏المللی بخشیده است. در واقع منازعات سیاسی در عرصه‏ی رایانه‏ای، به
اندازه میدان جنگ «برد و باخت‏پذیر» است.
[دکتر «مظفر اقبال» محقق مسلمانی است که در کشور کانادا (در منطقه شروود پارک واقع در آلبرتا) اقامت دارد.]

 


  • کلمات کلیدی : گرداب
  • محمد نوروزی ::: چهارشنبه 88/5/14::: ساعت 12:24 صبح

    آنچه
    که هر دختر و پسری را به موفقیت می رساند و دریچه خوشبختی را به روی او
    باز می کند داشتن اراده قوی در برخورد با مسائل روزمره و انتخاب های در
    پیش روست.فرد با اراده کسی است که
    وقتی در مورد کاری به خوبی فکر کرد، تصمیم به انجام آن می‏گیرد و بافعالیت
    و ثبات قدم آن را به اجرا در می‏آورد. طبیعتا پافشاری بر تصمیم های غلط
    ثبات قدم نخواهد بود. در مقابل فردی که دارای اراده ضعیف است، با کمترین
    مشکل از انجام کار دلسرد شده و تلاش برای تحقق آن هدف را متوقف می‏کند.
          می گویند برای تقویت اراده طی چند مرحله لازم است:
          1-
    ارزیابی: در این مرحله باید به مدت چهار روز، و هر روز پنج دقیقه کارهای
    خود را بررسی کنیم که کارهای ما چقدر به دنبال اراده است و آیا پس از
    اراده پیگیری و ثبات داریم یا احساسات و محرک‏های بیرونی ما را متوقف
    می‏کند؟ تعیین کنیم که چند درصد از اعمال ما به صورت عادت و خالی از اراده
    است. در این مرحله پی خواهیم برد که اراده ما لااقل در بعضی از موارد
    نارساست و خواهیم دید که اگر بعضی از اعمال ما با اراده قوی انجام شود،
    بازده خیلی بیشتری خواهیم داشت و به اهمیت تقویت اراده پی خواهیم برد.
          2- در مرحله دوم باید از تلقین استفاده کنیم.

          ویکتور پوشه - روان شناسِ فرانسوی - میگوید: افراد مبتلا به بی ارادگی، هر روز به دفعات مختلف با تمرکز فکر به خود بگویند:من به خوبی قادرم این عادت بد را از خود دور کنم، من قادرم. تکرار این عبارت ساده، اثر عجیبی در تقویت اراده و روحیه دارد.
          تلقین‏های منفی را به تدریج از خود دور کنیم.مثلا این جمله من همیشه کارها را ناتمام رها می‏کنم یا هر چیز کوچکی، اراده مرا متزلزل می‏کند را از خاطره خود حذف کنیم. در عوض باید به خود تلقین کنیم که کسب اراده قوی برای من آسان است و سعی خود را در این جهت مصروف خواهم کرد.
          3-
    هر روز تعدادی کار ارادی برای خود ترتیب بدهیم. این کارها باید مستلزم
    تلاش واقعی باشد. هم چنین این کارها نباید خارج از توانایی فعلی ما باشد.
    مثلاً هر روز صبح برنامه‏ای را برای تمام روز تنظیم کنیم. این برنامه بدون
    اغراق و زیاده‏روی باشد و به هر قیمتی آن را دنبال کنیم. هیچ چیز نباید
    مانع کار ما شود.
          4- تعداد کارهای ارادی و میزان مشکل بودن آنها را به تدریج افزایش دهیم.
          5- محاسبه: هر شب اعمال ارادی موفق و موارد ضعف را یادداشت کنیم. در موفقیت‏ها شکرگزار باشیم و در صدد رفع ضعفها برآییم.
          6-
    آخرین نکته که به منزله شرطی برای همه مراحل بالا است، توجه به این نکته
    می‏باشد که اولا همه نیروهای ما از خداست و لذا در برابر موانع از خداوند
    کمک بخواهیم و دوم این که اراده ما باید درجهت اراده خدا باشد یعنی، آنچه
    خداوند اراده می‏کند ما هم اراده کنیم. افرادی که اراده آنها در جهت گناه
    است، ثبات قدم ندارند و به راحتی در برابر مشکلات متوقف می‏شوند، ولی اگر
    انسان به دنبال رضایت خدا باشد مسلما اراده او آهنین و خلل ناپذیر خواهد
    شد.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 88/5/10::: ساعت 5:55 عصر

    دختر
    و پسر در سنین و شرایط خاصی گاهی بدون توجه به الگوها و ارزشهای اجتماعی
    ،با الگوهای منفی همانند سازی می کنند.بسیاری از لباس پوشیدن ها ،آرایشها
    و رفتارهایی که امروزه شاهد هستیم و با عرف ملی ومذهبی مان متفاوت است
    نشانگر این است که،در اکثر مواقع،آنان از هویت جامعه ای که در آن زندگی می
    کنند فاصله می گیرند.
           گاهی آنچه باعث رفتارهایی از این دست از سوی دختر و پسر می شود به وجود آمدن هویت منفی در او است.تشکیل
    هویت منفی است که باعث می شود دختر و پسر ارزشهای خانوادگی ، اجتماعی و
    تحصیلی و آنچه را که از این گونه کانالها به صورت دستورات تربیتی و آموزشی
    به او می‌دهند به تمسخر گرفته و از کنار آن رد می‌شود و به گونه‌ای عصبی و
    پرخاشگر‌انه به آن بی‌اعتنایی می‌کند و نوعی رفتار نامأنوس از خود بروز
    می‌دهد.
           هویت
    شخصی دختر و پسر باید طی زمان و بر اساس تجربیات حاصل از برخورد صحیح
    اجتماعی ایجاد شود و او بتواند خود را بشناسد و از دیگران جدا کند، ولی
    اگر سرخوردگی و عدم اعتماد، جایگزین اعتماد شود و به جای تماس با مردم
    گوشه‌گیر و منزوی شود و به جای تحرک، راکد شود و به جای خودآگاهی و تشکیل
    هویت مثبت، دچار ابهام در شناخت خود شود، هماهنگی و تعادل روانی اش بهم
    می‌خورد و به بحران هویت و هویت منفی دچار می‌شود.
           برای
    کمک به دختر و پسری که هویت خود را بازنیافته و خود را نشناخته است، باید
    روابط صمیمانه‌ای با او برقرار کرد و با تکیه بر نقاط مثبتش، او را به
    تجربه ‌‌اندوزی درخصوص ارزش‌های انسانی راهنمایی کرد. مشورت ها باید طوری
    باشد که موانع ادراکات از خویش را برطرف کند. در برخورد با چنین فردی،
    تفاهم توام با همدلی و احترام مثبت نقش عمده‌ای را ایفا می‌کند. در این
    صورت دختر و پسر از خود بیشتر آگاه می‌شود و برای زندگی خود معنایی
    می‌یابد و مسوولیت انتخاب‌ها و تصمیم‌های زندگی اش را به عهده می‌گیرد.
            از
    این مساله هم نباید غافل شد که تجربه کردن بحران فی‌نفسه بد نیست و هر کس
    می‌تواند وارد بحرانی شده و از آن خارج شود. خوب است هر دختر و پسری بحران
    را تجربه کند و به کمک جامعه و اطرافیان، خودش را پیدا کند. این مساله
    باعث بازیابی هویت اساسی و زیربنایی اش خواهد شد.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 88/5/10::: ساعت 5:49 عصر

    هیچ
    دختر و پسری نمی تواند ادعا کند که عوامل دلتنگی آور در اطراف او وجود
    ندارد. این دلتنگی ها گاهی علت آشکار دارد و گاهی ناآشکار. با علت های با
    علت‏های آشکارش می‏توان مبارزه کرد ولی عوامل ناآشکار شناخته نمی‏شود تا
    برطرفشان کرد. دلتنگی از یک نظر عامل اندیشه و تفکر و تامل در کارهاست و
    یقین به بی‏ارزشی دنیا و فریفته نشدن به آن اما زمانی که از حالت زود گذر
    به شکل پایدار در می آید، پدیده‏ای ویرانگر است. آن دلتنگی که از حالت زود
    گذر به شکل پایدار چهره تغییر می‏دهد، نوعی است که اغلب خود فرد آغازگر و
    تقویت کننده آن است.
            آغاز بیش‏تر
    افسردگی‏های مرموز، دلتنگی‏های ساده بوده است برای همین متخصصان می گویند
    تصمیم بگیرید تا آن جا که ممکن است ذهن و اعصاب خود را در اختیار دلتنگی
    قرار ندهید که پس از مدتی در اعماق جانتان لانه می‏کند و آن‏گاه دیگر به
    سادگی شما را ترک نمی‏کند تا آرام آرام یک یک نیروهایتان را مرموزانه
    فرسوده کند.
            گرفتاری‏ها
    و مشکلات را ورزشگاه پرورش نیروهای نهفته خود قرار دهید نه سببی برای
    تعطیل کردن فعالیت‏ها.دختر و پسر تا در مسیر خود با موانع و مشکلات روبه
    رو نشوند، بخش عمده قدرت تجزیه و تحلیل مغزشان به کار نمی‏افتد و درون
    مایه شکیبایی و دوراندیشی‏شان آشکار نمی شود.
            سفارش
    به انجام دعا و تعقیب نمازها یکی به این علت است که معانی آن دعاها، مانع
    از پایداری دلتنگی‏های ویرانگر است. نمازگزاری که در پی عبادت خود چنین
    زمزمه کند، با دلتنگی انس نمی گیرد: خدایا به درستی که آمرزش تو
    امیدبخش‏تر از کردار من است و رحمتت وسیع‏تر از گناه من. بار خدایا، اگر
    من اهل و شایسته برای دریافت رحمت و مواهب تو نیستم، رحمت تو بسی اهل و
    شایسته است که مرا فرا گیرد. ای پوشنده عیب‏ها و ای شنونده شکوه‏ها! ای آن
    که درگاهش برای جویندگان گشاده است! ای مهربان، روزی بخش، دادرس، یکتای
    بی‏همتا



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 88/5/10::: ساعت 5:48 عصر

     هر روز صبح ساعت یازده و نیم دوازده از خوب بیدار می شد و با همان کلافگی واعصابخوردگی صبح از خانه می زد بیرون تا در کلاس دانشگاهش که معمولا ساعت 3 تا 6 برگزار می شد شرکت کند. بعد هم گپی دوستانه و یک گردش دسته جمعی با همکلاسی ها تا آخر شب. وقتی هم به خانه بر می گشت و کم کم همه می رفتند برای استراحت او با اعصاب خوردگی دیگری مواجه بود. خوابش نمی برد. گاهی حوصله داشت می رفت نت و گشتی این طرف و آن طرف می زد. اما برخلاف انتظاری که داشت باز هم بیشتر اعصابش خورد می شد و خواب از سرش می پرید و بعد هم سراغ صفحات پور....
            صبح ها هم معمولا نمازش قضا می شد.
            کم کم خودش هم از دست خودش خسته شده بود. دنبال راهی برای مدیریت برنامه هایش می گشت. اما شنبه وقتی سر کلاس آمد هم خوشحال و سر زنده بود. همه تعجب کرده بودند. نه چشمهایش قرمز بود؛ نه سر و وضع ژنده ای داشت؛ نه رنگ و رویش مثل میت بود؛ بین دو کلاس وقتی بیژن و مسعود نگرانی خودشان را از تغییر وضعیت او ابراز کردند او علت تغییرات سیستمی خود را آشنایی اش با سحر عنوان کرد.
            ... چهارشنبه شب اتفاقی پای نت با معرفی یکی از بلاگرها، خبرنامه یکی از تالارها را دیدم که موضوع برنامه پنجشنبه شب آنها بررسی علل بی برنامگی و پریشانی و تاثیر آن در زندگی روزمره بود. آن شب وقتی وارد تالار شدم طرفین و طبعا مدیر بحث علل و عوامل و تاثیرات زیادی برای این مساله عنوان می کردند اما وقتی نوبت ارائه راهکار شد مدیر بحث تنها یک پیشنهاد داشت. عزیزانی که تمایل به حل این مساله دارند باید یک برنامه سه ماهه برای خود بریزند. به عنوان اولین گام عزیزان باید با سحر آشنا شوند. طی یک مدت یک ماهه باید سمتی بروید که اول صبح شما از ساعت دوازده ظهر به سمت ساعت شش صبح برود. اما نه در یک تصمیم عجولانه یکی دو روزه. هر روز شب یک ربع زودتر به رختخواب بروید و صبح یک ربع زودتر بلند شوید تا نهایتا بعد از یک ماه بتوانید ساعت رسمی بدنتان را با سحر تنظیم کنید.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 88/5/10::: ساعت 5:45 عصر

    می
    گفت تمام عمرم فکر می‌کردم به پنج تا شش ساعت خواب در شب نیاز دارم.
    صبح‌ها همیشه قبل از زنگ ساعتم از خواب بیدار می‌شدم. اما در عین حال
    تقریبا همیشه در مترو یا هنگام مطالعه یا سوار شدن در یک ماشین خوابم
    می‌برد. زمستان گذشته هنگامی که توانستم کاملا طبق ساعت بدن خودم، عمل
    کنم، کشف کردم که بدنم هفت تا هفت ساعت و نیم خواب را ترجیح می‌دهد.
            در
    خواب، مغز کارکردهای حیاتی دارد که در بیداری نمی‌تواند آنها را انجام
    دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند افرادی که هفت تا هشت ساعت در شب می‌خوابند از
    همه سالم‌ترند.

            یکی
    از اصول مهم بهداشت خواب همراهی با ساعت زیستی بدن است بسیاری از
    فرآیندهای بدن انسان (مثل دما و ترشح هورمونها) با یک دوره فیزیولوژیک
    تقریبا
    ???ساعته تنظیم می شود. شرط لازم برای داشتن یک خواب خوب همراهی با این ساعت زیستی است. برای این کار:
           - میزان نیاز خود به خواب را مشخص نمایید. زمانی به رختخواب بروید که احساس خستگی میکنید.
           -
    در طول روز و بخصوص در ساعات بعدازظهر در معرض نور آفتاب قرار بگیرید
    مواجهه با نور در ساعات بیداری به تنظیم ساعت زیستی کمک میکند.
           -
    یکی دیگر از نکاتی که در فراهم کردن یک خواب راحت موثر است بهبود محیط
    فیزیکی خواب است. اگر اتاق خواب فرد راحت و رضایتبخش باشد، خواب وی نیز
    رضایت بخش خواهد بود. از تشکهایی استفاده کنید که خیلی سفت یا خیلی نرم
    نباشد.
           - در مورد مناسب بودن دمای اتاق اطمینان حاصل کنید، اتاق خواب شما باید به اندازه کافی تاریک باشد.
           - اتاق خواب باید ساکت باشد اگر نمیتوان سرو صدا را کنترل کرد بهتر است از گوشبند استفاده کنید.
           -
    از اتاق خواب، تنها برای خوابیدن استفاده کنید. اگر از اتاق خواب برای
    تماشای تلویزیون یا مکالمه تلفنی با دوستان استفاده کنید ذهن شما برای این
    کارها شرطی میشود و به محض ورود به اتاق خواب به یاد این کارها میافتید.

           -
    اگر شما جزء افرادی هستید که هنگام خواب نگرانیها به سراغشان میآید، طوری
    برنامه ریزی کنید که نیم ساعت قبل از رفتن به رختخواب را به فکر کردن
    ارادی در مورد نگرانیها اختصاص دهید بدین ترتیب زمان رفتن به رختخواب شما
    قبلا فکرهای خود را در مورد روز بعد کرده اید. 
           -
    از تمرینات آرامسازی استفاده کنید. این تمرینات شامل آرامسازی عضلانی،
    تصورات خوشایند ذهنی و تمرکز بر آنها، استفاده از کاستهای آرام سازی،
    ماساژ و دوش آب گرم است. همچنین تمرینات ورزشی روزانه به بهبود وضعیت خواب
    کمک شایانی میکند. وقتی که جسم فرد خسته باشد، راحتتر به خواب میرود. 
           -
    ورزش منظم بخصوص در عصرها باعث تسهیل خواب میشود اما ورزش شدید در فاصله
    دو ساعت قبل از خواب باعث کاهش توانایی فرد در به خواب رفتن میشود.
           - کاهش مصرف کافئین در فاصله
    ??تا? ?ساعت قبل از خواب به علت اینکه حدود ???درصد کافئینی که ساعت ??عصر مصرف میشود تا ساعت ???شب در بدن باقی میماند.
           -
    مصرف غذاهای سنگین قبل از خواب را ترک کنید. این غذاها باعث سوزش سردل و
    بازگشت مواد غذایی از معده به مری می شوند که هر دو میتوانند خواب را مختل
    کنند. بهتر است از غذاهای سبکی مثل شیر و بیسکویت، فرنی، سوپ و یا ماست
    قبل از رفتن به رختخواب استفاده کنید.
           - از مصرف مایعات در فاصله
    ???دقیقه قبل از خواب خودداری کنید. چون حدود ???دقیقه طول میکشد که مایعات مصرفی به ادرار تبدیل شود.احساس دفع ادرار، باعث بیدار شدن از خواب و اختلال خواب میشود.
           - از تحریکات شبانگاهی اجتناب کنید، رادیو یا مطالعه در حال آرامش را جانشین تلویزیون کنید
           - غوطه‏ور شدن به مدت 20 دقیقه در وان آب داغ را که حرارت بدن را بالا می‏برد، قبل از خواب امتحان کنید،
    برای
    بررسی کسر خواب خود ، از روز جمعه شروع کنید مواد محرک یا کافئین مصرف
    نکنید . سیگار نکشید و همان ساعتی که هر شب می خوابید به رختخواب بروید و
    در طول
    ? شب آینده ? تا ?
    ساعت بی وقفه بخوابید . در صبح جمعه به خواب خود ادامه دهید . ببینید بدن
    شما چه مدت به شما اجازه میدهد که بخوابید . اگر طولانیتر از شب های دیگر
    می خوابید کسر خواب دارید . بنابراین باید توجه کنید که بیشتر بخوابید و
    کسر خواب خود را جبران کنید.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 88/5/10::: ساعت 5:27 عصر

    لذت بردن از تنهایی قطعا باعث به وجود آمدن احساس خوبی در
    ما می‌شود. خلوت کردن با خود این امکان را به ما می‌دهد که انرژی خود را
    برای دیگر فعالیت‌های روزانه ذخیره کنیم، اما برای بعضی ها، این واژه
    مترادف با تنهایی و اضطراب است و به هر قیمتی نمی‌خواهند تنها باشند.
            اما
    در حقیقت بین واژه تنهایی و خلوت کردن تفاوت بسیاری وجود دارد. محققان بر
    این باورند که آموختن این نکته که چگونه ساعت‌هایی در روز را تنها باشیم
    برای سلامت ما ضروری است. در خلوت گذراندن ساعت‌هایی از روز یک جایزه به
    روح است، چه شما در این اوقات مدیتیشن کنید، خاطرات روزانه خود را بنویسید یا چند ساعتی را در وان آب گرم بگذرانید، یا
    زمانی را به خلوت روی سجاده نمازتان سپری کنید همه اینها یک موقعیت برای
    تفکر و تعمق است و باتری شما شارژ می‌شود.
            پس
    چرا بعضی از ما این فرصت‌ها را از دست می‌دهیم و از تنها بودن ناراضی
    هستیم؟اجتناب از خلوت کردن با خود، شاید ترس از تنها بودن با خود و
    افکارمان باشد در نتیجه اطرافمان را با افراد دیگر پر می‌کنیم تا از
    خودمان و زندگیمان بگریزیم. نگرانی‌های ما با وجود افراد زیادی که در
    اطرافمان هستند کمتر می‌شود. متخصصین می‌گویند: بعضی افراد آسیب‌پذیرتر از
    بقیه هستند، آنها برای تقویت شخصیت خود به افراد دیگر در اطرافشان نیاز
    دارند. در تنهایی آنها احساس می‌کنند چیزی را گم کرده‌اند و حتی احساس
    پوچی می‌کنند.
            دلایل ترس از تنهایی هر
    چه باشد، اگر نتوانیم با خودمان خلوت کنیم به ضررمان است. ترس از تنهایی
    باعث می‌شود فرد پیوسته به یک نفر نیاز داشته باشد و محرکات درونی او برای
    پدیرش ارتباط با اولین کسی که به او ابراز احساسات می کند بیشتر شود.


  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: شنبه 88/5/10::: ساعت 5:25 عصر

    مثل همیشه صبح خیلی زود از خواب بیدار شد. روز مسابقه بود اما او امروز کمی دیرش شده بود. شاید به خاطر شام دیشبش بود. شاید هم به خاطر فیلمی که قبل از خواب دیده بود. شاید هم چک کردن ایمیلش؛یا شاید... به هر حال او امروز دیرش شده بود. زود دست و صورتش را شست و لباس هایش را پوشید. لباس سفید اتو کشیده و معطر و کفش های واکس زده آن هم صبح زود خیلی دوست داشتنی بود. کفش هایش را پوشید و خیلی آرام در را بست و از خانه خارج شد.چندنفس عمیق کشید. وارد کوچه که شد او هنوز نیامده بود. و این قوت قلب خوبی برای سعید بود. به سعید امید می داد که امروز برنده اوست. سر خیابان هم رسید و هنوز از او خبری نبود. همین طور که به راهش ادامه می داد صدای پرندگانی را که بالای درخت ها در جنب و جوش بودند و زودتر از سعید شروع به حرکت کرده بودند به گوشش می رسید.
            هوا هم نسبت به روزش که گاهی خیلی گرم می شد هوای مطبوعی بود. اطراف خیابان به سمت مسیر مسابقه، بودند کسانی که هنوز مشغول کار بودند و یک خسته نباشید و صبح بخیر جانانه خیلی به دلشان می چسبید. و سعید همچنان برنده بود.
            صد متری بیشتر به مسیر مسابقه نمانده بود. نود متر؛ هشتاد، هفتاد، شصت؛ ... بیست متری بیشتر به خط پایان نمانده بود که صدایی به گوشش رسید. صدای دوستش بود. او زودتر از سعید رسیده بود. با نوای حی علی الصلاتش به سعید اعلام کرد که امروز زودتر از سعید رسیده است.




  • کلمات کلیدی : مسابقه زمان
  • محمد نوروزی ::: جمعه 88/5/9::: ساعت 12:9 عصر

    هیچ‌وقت پشتِ چراغ‌قرمز نایستاده بود. اصولا اعتقادی به چراغ قرمر نداشت. معتقد بود چراغ قرمزها را آنها که فکر می کنند زیادی می فهمند برای آنها که فکر می کنند زیاد نمی فهمند وضع می کنند. گاهی هم چراغ قرمز را افیونی برای توده ها می دانست. و دیگر هیچ.آن روز هوا سرد بود و هاله‌ مه دور چراغ راهنمایی را گرفته بود. به سرعت به تقاطع نزدیک شد. اطراف خیابان پر بود از انواع و اقسام دیدنی های رنگ و وارنگ و کمی آن طرف تر هیکل زرد ماشین زباله از دوردست، در سمت مقابل دیده می‌شد.
            هر روز صبح زود، زمانی که هنوز خیابان‌ها از رفت و آمد کارمندان و کارگران و بچه مدرسه‌ای‌ها شلوغ نشده بود و حتی سوپرمارکت سرِ نبش تقاطع هم کرکره‌اش را بالا نزده بود،از خانه خارج می‌شد. آن روز کمی دیرش شده بود. برای همین با سرعت رانندگی می کرد.عبور پرچ‌های کنار خطوط عابررو را از زیر چرخ‌های اتومبیل حس کرد. کمتر از دو سه متر به تقاطع مانده بود که حواسش رفت سمت چند فشنی که از سمت چپ پریدند وسط خیابان. البته مسیر مقابل.هیچ وقت پشت چراغ‌قرمز نایستاده بود و حتی نیازی ندیده بود تا اندکی از سرعتش کم کند. حواسش گرم فشن ها شده بود و در همین اوضاع و احوال بود که صدای سوت مانندی که کم‌کم بدل به نعره و غرش هیولایی می‌شد، باعث شد سرش را به طرف راست تقاطع بچرخاند. ابتدا فکر کرد چیزی مانند یک زمین لرزه است یا شاید عبور یک هواپیما از ارتفاعِ کم. سایه‌ی دراز و سیاه یک تریلی افکار او را قطع کرد.
            قطعات تکه‌تکه شده‌ی اتومبیل هم‌چنان تا دیر وقت همان روز که سر و کله‌ی ماشین زباله‌کشِ زرد پیدا شد، در اطرف تقاطع پخش بود.

                                 



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: جمعه 88/5/9::: ساعت 12:9 عصر

    فکر می کردم خیلی آدم روشنفکری است. خیلی سعی می کردم آنچه در دلم بود برایش بازگو کنم و از او دعوت کنم. هر بار می خواستم حرفم را به او بگویم ولی نمی شد.
            می خواستم از احساسم برایش بگویم. می خواستم به او بگویم که چه فکری می کنم. برایم خیلی مهم بود که او هم بداند ولی جراتش را نداشتم. حتی می خواستم از او هم بخواهم با من همراه بشود. ترسیدم از دستم شاکی شود. اگر فکر بدی می کرد چه؟
            اما نه من باید طاقتش را داشته باشم. باید بتوانم تحمل کنم. بالاخره دیر یا زود یا رومی روم یا زنگی زنگ. اولین و آخرین تصمیم و انتخابم که نبود. ممکن بود بعد از این هم هزاران تصمیم و انتخاب دیگری برایم پیش بیاید. باید دل به دریا می زدم و جلو می رفتم.
            فکر کردم خودش متوجه می شود. اما انگار متوجه نمی شد. این افکار آزارم می داد. اگر حرفم را به او نمی زدم آرام نمی شدم. دلم مثل سیر و سرکه داشت می جوشید. تصمیمم را گرفتم و نفس عمیقی کشیدم. بالاتر از قهوه ای سوخته که دیگر رنگی نبود. آهسته سرم را به طرف سرش نزدیک کردم. تا خواستم زبان باز کنم رویش را به من برگرداند و گفت:
        بهمن یه جایی دعوتت کنم میای؟
        فردا صبح می خوایم بریم راهپیمایی



  • کلمات کلیدی :
  • محمد نوروزی ::: جمعه 88/5/9::: ساعت 12:9 عصر

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 38
    بازدید دیروز: 18
    کل بازدید :590270

    >> درباره خودم <<
    ستاره دریایی
    مدیر وبلاگ : محمد نوروزی[155]
    نویسندگان وبلاگ :
    چلچله[35]

    به سراغ من اگر می آیید/ نرم و آهسته بیایید/ که مبادا ترک بردارد/ چینی نازک تنهایی من/ من 23 سال دارم و توی دانشگاه آزاد لاهیجان در حال تحصیل در رشته نرم افزار هستم . توی این وبلاگ مطالبی گلچین شده از وبلاگهای دیگه قرار داده میشه و همچنین حرفهای دلتنگیم رو بعضی وقتها اینجا میذارم

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>دسته بندی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    ستاره دریایی

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<







    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<