باعرض سلام خدمت آقا محمد!
1-اين نظر البته به اين يادداشت ربطي ندارد و آن را درهمين جوري عوض ساعت گرافيک مي نويسم.

((عشق يعني رنج؛ اگر مي خواهيد رنج نکشيد ، نبايد عاشق شويد، ولي آن وقت از عاشق نبودن رنج مي کشيد! بنابراين اين عشق يعني رنج، بي عشقي يعني رنج، رنج، يعني رنج .براي شاد بودن بايد عاشق بود، پس شادي يعني رنج. اما رنج آدم را غمگين مي کند. بنابراين براي غمگين بودن بايد عاشق شويد يا عاشق شويد که رنج بکشيد يا از خوشحالي زياد ،رنج بکشيد. اميدوارم منظورم را فهميده باشيد.))
وودي آلن
شعر:
عاشق مشويد اگر توانيد                  تا در غم عاشقي نمانيد
اين عشق به اختيارکس نيست         دانم که همين قدر بدانيد
سنايي
2-منظر يادداشت هاي جديدت هستم.